یاد روی تو

 ما  را به جز نسیم وفایت عذاب نیست

 خوش میروی که خوب رخان راعتاب نیست 

 آن وصل گفته بود که دیگر فراق رفت

 این بخت گفته بود که دیگر به خواب نیست 

  راهیست پرخطر تو جدا شو زمدعی

 کاین کارگاه مامن اهل کتاب نیست 

 بیگانه ای بگفت مرا بیدلی خطاست

 خوابت به خیر راه تو راه صواب نیست 

 درحیرتم چگونه  به پیشت قدم  زند

 آنکس که در حضور نگاهت خراب نیست 

 جایی که  یاد  روی  توام  مست   می کند

 حاجت به ساقی وبت وجام شراب نیست 

 آن وصل همچو باد بهاری شتاب کرد

 این هجر در سرش به گمانم حساب نیست  

 نقشی زشوق بر دل "سعمن" به روز وصل 

 افتاد بی گمان چو قرارت برآب نیست

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد امین چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ http://aminsb.blogsky.com

سلام مهندس
شعر زیبایی بود اما تاثیر شعرهای کهنه توی اشعارتون دیده میشد
چه بهتر میشد اگه لحن شعراتون امروزی و عامیانه میشد
به وبلاگ منم سر بزنید
یه ترانه گذاشتم بخونید و نظرتونو بگید
منتظرم

شاعر چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.ghazalibarayeeshgh.blogfa.com

سلام. آفرین زیبا بود سعی کن بیشتر کتابهای شعرای قدیمی رو بخونی تا روز بروز کلمات جدیدتری بکار ببری

محمد امین پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ب.ظ http://aminsb.blogsky.com

سلام مهندس
ممنون از اینکه منو لینک کردید
منم با شما رو لینک کردم
راستی هر وقت آپ کردید خبرم کنید
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد